کسی ما را نمی پرسد
کسی ما را نمی جوید
کسی تنهایی ما را نمی گرید
دلم در حسرت یک دست
دلم در حسرت یک دوست
دلم در حسرت یک بی ریای مهربان مانده است
کدامین یار ما را می برد تا انتهای باغ بارانی؟
کدامین آشنا آیا به جشن چلچراغ عشق ،مهمان می کند ما را؟
و اما با توام!
ای آنکه بی من مثل من تنهای تنهایی
تو که حتی شبی هم ،به خواب من نمی آیی!
من امشب از تمام خاطراتم با تو خواهم گفت
من امشب با تمام کودکی هایم برایت اشک خواهم ریخت
من امشب دفتر تقویم عمرم را به دست عاصی دریای نا آرام خواهم داد
همان دریا که بغض شکوه هایم در گلوی موج خیزش زخم بر می داشت
همان دریا که می گفتی تو را در من تجلی می کند ای عشق!
ای آنکه بی من مثل من تنهای تنهایی....
...
من یا تو؟
سکه دوستی!
بیهوده!
یاد
بهار!
ذهن پنجره!
!
تیغ زمانه!
!!!
!
بی صدا
سر در گریبان!
از جنس خودم!
فصل کشتار!
[همه عناوین(324)][عناوین آرشیوشده]